یکشنبه 86/7/8  ساعت 4:12 عصر

گنجشک و خدا

.....و گنجشک روی بلند ترین درخت دنیا نشسته و چشم به آدمیان دوخته بود عده ای را خوشبخت دید و عده‌ای را بدبخت ، جمعی غرق در ثروت و جمعی دگر در فقر و تنگدستی ، دسته ای در سلامت و دسته ای به بیماری و ... هزاران گروه که هر یک را حالی بود .

خدا گفت : به چه می نگری ؟

گنجشک گفت : به احوال آفریده هایت .

خدا گفت : چه میبینی ؟

گنجشک گفت : در عجبم ، از عدل و احسان تو به دور است که عده ای بدین سان و عده ای ...

خدا گفت : آیا پاسخی بر شگفتیت می یابی ؟

گنجشک گفت : تنها بر این باورم که در حق آفریده هایت ظلم نخواهی کرد .

خدا گفت : تندرستان را آفریدم تا به بیماران بنگرند و مرا برای سلامتی خود سپاس گویند و بیماران را تا نظر بر تندرستان انداخته با شکیبایی به درگاهم دعا کنند که سلامت نصیبشان گردانم .

توانگران را آفریدم تا به تهیدستان بنگرند و مرا به واسطه توانگرییشان شکر کنند و به فراموشی نسپارند تهیدستان را ... و تهیدستان را که چشم به توانگران دوخته و مرا در رفع تنگ دستیشان بخوانند .

و این همه را آفریدم تا در خوشحالی و بدحالی ، در سلامت و بیماری و در هر حال بیازمایمشان

هر که را به واسطه آنچه می‌کند سوال خواهم کرد .

یکشنبه 86/7/8  ساعت 4:11 عصر

گنجشک و خدا

.....و گنجشک روی بلند ترین درخت دنیا نشسته و چشم به آدمیان دوخته بود عده ای را خوشبخت دید و عده‌ای را بدبخت ، جمعی غرق در ثروت و جمعی دگر در فقر و تنگدستی ، دسته ای در سلامت و دسته ای به بیماری و ... هزاران گروه که هر یک را حالی بود .

خدا گفت : به چه می نگری ؟

گنجشک گفت : به احوال آفریده هایت .

خدا گفت : چه میبینی ؟

گنجشک گفت : در عجبم ، از عدل و احسان تو به دور است که عده ای بدین سان و عده ای ...

خدا گفت : آیا پاسخی بر شگفتیت می یابی ؟

گنجشک گفت : تنها بر این باورم که در حق آفریده هایت ظلم نخواهی کرد .

خدا گفت : تندرستان را آفریدم تا به بیماران بنگرند و مرا برای سلامتی خود سپاس گویند و بیماران را تا نظر بر تندرستان انداخته با شکیبایی به درگاهم دعا کنند که سلامت نصیبشان گردانم .

توانگران را آفریدم تا به تهیدستان بنگرند و مرا به واسطه توانگرییشان شکر کنند و به فراموشی نسپارند تهیدستان را ... و تهیدستان را که چشم به توانگران دوخته و مرا در رفع تنگ دستیشان بخوانند .

و این همه را آفریدم تا در خوشحالی و بدحالی ، در سلامت و بیماری و در هر حال بیازمایمشان

هر که را به واسطه آنچه می‌کند سوال خواهم کرد .

یکشنبه 86/7/8  ساعت 4:10 عصر

اشعار نامه

پدر

پدر،بیا،خستگیاتو درکن

کنارچشمه سارپاک اشکام

پدربشین، کمی برات بخونم

که مث تومنم غریب وتنهام

دُرُس دیدم، شرم تهیدستیه

این عرق پیشونی شکسته ت

دریغ باختن جوونیا ته

تو حیرت چشمای پیروخسته ت

سهم تو،ازما ل ومنال دنیا

یه قلب پاک ویه دل زلاله

یه تکه نان ویه جهان شرافت

نصیبت ازگردش ماه وساله

قطارلحظه هات که بی توقف

ناله کنان، نفس زنان،توراهه

حالا که افتادنوسراشیب عمر

بی کس وبی امید وبی پناهه

روشونه های شرقی ونحیفت

یه کوهه ازجمله های سوُالی

تو موندی ودستای غرق پینه

توموندی ویه کوله بارخالی

پدربگو!روزخمای صبورت

چی شد که هیشکی مرهمی نذاشته؟

چراکسی این همه خاروسنگ و

ازپیش پاهای توبرنداشته؟

یکشنبه 86/7/8  ساعت 4:7 عصر

پدر شدن باعث افزایش توانایی های مغز مردان می شود

تحقیقات جدید نشان می‌دهد پدر شدن سبب افزایش توانایی های مغز میمونها شده و همین  وضعیت احتمالا در انسانها  نیز صدق می کند.به گزارش سایت  اینترنتی، مطالعات قبلی دانشمندان نشان داده‌است  میمون‌ها و انسان‌ها درهنگام   "نیوساینتیست.

پدر شدن  با تغییرات  هورمونی  قابل  توجهی  مواجه می‌شوند.  و هم‌اکنون  محققان

دانشگاه "پرینستون" در مطالعه‌ای جدید نشان داده‌اند برخی بخشهای مشخص از مغزحاوی گیرنده‌های ویژه همین هورمونها (واسوپرسین) بوده و پس از پدر شدن، تغییرات

قابل توجهی در همین بخشهای مغز رخ می‌دهد .

نتایج این تحقیقات نشان داد که ساختار بخشهای جلویی مغز که مسئولیت برنامه‌ریزی و

و حافظه را بر عهده دارد در میمونهای نری که به  تازگی پدر شده  بودند، رشد می‌کند  .

پدر شدن  سبب می‌شود  در این  ناحیه از مغز، سلولهای اعصاب رشد کرده و تعداد

ارتباطاتشان  افزایش یابد و به علاوه تعداد گیرنده‌های هورمون "واسوپرسین در این "

ناحیه از مغز افزایش یابد که  این روند با افزایش  سن فرزند در پدر کند شده  و پس از

 رسیدن فرزند به سن استقلال، به وضعیت عادی پیش از پدر شدن بازمی‌گردد .

به گفته "یوجنیا کوزوروویتیسکی" محقق دانشگاه "پریسنتون" که در این مطالعه حضور

داشته، پدر شدن سبب بروز تغییرات قابل توجه در بخشهای مهم مغز می‌شود و این امر

احتمالاَ به توجه بیشتر پدر به فرزند خردسال کمک فراوانی می کند .

یکشنبه 86/7/8  ساعت 4:6 عصر

حافظ نامه

حافظ نامه

سوز و گداز

المنته ا... که در میکده باز است

وین سوخته را بر در آن روی نیاز است

خمها همه در جوش و خروشند ز مستی

و آن که در آنجاست حقیقت نه مجاز است

متون نامه

عشق نمی پرسه

عشق نمی پرسه تو کی هستی؟ عشق فقط میگه: تو ماله منی . 

عشق نمی پرسه اهل کجایی؟ فقط میگه: توی قلب من زندگی می کنی .

عشق نمی پرسه چه کار می کنی؟ فقط میگه: باعث می شی قلب من به ضربان بیفته .

عشق نمی پرسه چرا دور هستی؟ فقط میگه: همیشه با منی .

عشق نمی پرسه دوستم داری؟ فقط میگه: دوستت دارم.

لیست کل یادداشت های این وبلاگ